پتانسیل جوانیِ هند تا کی پایدار می‌ماند؟

هند از جمله کشورهایی در جهان است که در باب جمعیت نیروی کارش هیچ نگرانی نداشته. ولی اگر پتانسیل این جمعیت جوان به اندازه کافی به اقتصاد یاری نرساند چه می‌شود؟ پاسخ به این سوال پیش روی شماست.
هدر رفتنِ هند

در سال جاری میلادی این خبر اعلام شد که چین از لحاظ جمعیتی عرصه را به هند واگذار کرده و حالا هند پرجمعیت‌ترین کشور جهان است. جمعیت هند بنا بر پیش‌بینی‌ها تا سال ۲۰۶۴ میلادی به ۱.۷ میلیارد نفر خواهد رسید و همین حالا هم بخش عظیمی از جمعیت جوان جهان هندی هستند. به عبارت بهتر، هند در دوران خوبی قرار دارد. اما استفاده از این پتانسیل بزرگ در هند به حد کافی انجام نشده است. رقیب بزرگ هند یعنی چین اتفاقاً در زمینه‌های مختلفی دارد عرصه را برای هند خالی می‌کند. جدا از بحث کاهش جمعیت، چین دارد موقعیت خود به عنوان کارخانه جهان را نیز از دست می‌دهد و علتش افزایش هزینه‌های تولید در این کشور، نیاز به تقویت مصرف در داخل چین و همین طور کاهش جمعیت نیروی کار است. در چنین شرایطی، هند فرصت آن را دارد که سهمی از بخش‌های تولیدی کم‌هزینه چین را به خودش اختصاص دهد. این سناریویی است که قبلاً در آسیا مشاهده‌اش کرده‌ایم: یعنی همان زمانی که ببرهای آسیای شرقی موفق شدند اقتصاد ژاپن را دور بزنند و از لحاظ دستمزدی و مسائل دیگر، این کشور را پشت سر بگذارند. در آن دوران، ژاپن برخی از امتیازات رقابتی خود را از دست داد. با تغییر وضعیت اقتصاد چین، به نظر می‌رسد برخی کشورها مثل ویتنام و بنگلادش از مدتی قبل وارد رقابت برای استفاده از فرصتی شده‌اند که چین در اختیارشان گذاشته است.

اما هند در این زمینه خیلی موفق عمل نکرده است. تحول ساختاری که هند در گذار از بخش کشاورزی به خدمات انجام داده است به نوعی پرش از روی رشد بخش تولید بوده است و به همین جهت، ضعف شدیدی در این حوزه در هند احساس می‌شود. درنتیجه موقعیت برای شغل‌های خوش‌درآمد برای افرادی که در هند در قسمت پایین‌ترِ نردبان تحصیلات و مهارت قرار دارند اصلاً پیشرفتی نداشته است. صادرات هند عموماً متمرکز بر کالاهای حوزه فناوری است که نیروی کار ماهر تولیدشان می‌کند. این مشاغل برای چنین افراد ماهری بسیار هم عالی است؛ اما داشتن تخصص اقتصادی در صادرات سرمایه‌محور به هند اجازه نخواهد داد که برای تمام جمعیت جوانش شغلی در بخش رسمی پیدا کند.

برای عوض کردن این وضع، نیاز به تغییر سیاست در هند احساس می‌شود اما ظاهراً قراری برای تغییر وجود ندارد. نارندرا مودی نخست وزیر هند در ابتدای به قدرت رسیدنش وعده داده بود که آزادسازی گسترده اقتصادی را در این کشور اجرا کند و با تحقق پتانسیل هند، کاری کند که این کشور به غول تولیدی بزرگ آسیا تبدیل شود. دولت او به خصوص در دور اولش موفق شد در برخی مسائل عمده اقتصادی پیشرفت‌هایی داشته باشد. اما در دور دوم دولت او، وضعیت تغییر کرد و دولت مودی در برخی اصلاحاتی که آغاز کرده بود راه برگشت را در پیش گرفت. مثلاً تصمیم دولت مودی برای خروج از پیمان جامع اقتصادی منطقه، موضوعی بود که دیپلمات‌های هندی را که چند سال روی موضوع کار کرده بودند شگفت‌زده کرد. دولت مودی در این راستا به نگرانی‌های بی پایه و اساسی درباب خطرهای ادغام با اقتصادهای منطقه و احتمال بروز کسری تجاری بر این اساس ارجاع داد که البته کسی را هم قانع نکرد.

شعار هند در ابتدای دولت مودی، «ساخت در هند» بود تا بتواند بخش تولید در این کشور را به جلو براند اما به تدریج این روند به «ساخت برای هند» تبدیل شد. دهلی نو ظاهراً فرضیه‌اش این است که حجم بازار این کشور آن قدر زیاد شده که رشد سریع بخش تولید هند را صرفاً می‌توان با پاسخگویی به تقاضای محلی و نوع خاصی از صنعتی‌سازی وارداتی محقق کرد.

مشکل این است که هند قبلاً همین استراتژی را امتحان کرده و به رشد آهسته‌ای رسیده است. کره جنوبی یا چین یا سایر اقتصادهای شرق آسیا با رجوع به بازار داخل پیشرفت نکرده‌اند؛ بلکه با تکیه بر تولید صادرات‌محور توانسته‌اند رشد کنند. آنها به این نتیجه رسیدند که تمرکز بیش از حد بر داخل باعث رکود می‌شود. حالا هم دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم هند در معرض همان خطر قرار ندارد.

از سوی دیگر، اگر هند در شرایط کنونی از پتانسیل جمعیت جوانش استفاده نکند این فرصت خیلی زود از دست خواهد رفت و در آینده، معضل جمعیت پا به سن گذاشته که هزینه دولتی زیادی را به خود اختصاص می‌دهد گریبانگیر دولت هند خواهد شد؛ آن هم در شرایطی که منابع اقتصادی لازم به خصوص در بخش تولید به وجود نیامده است. این چالشی بزرگ برای آینده هند است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *