ترس از شکست منطقیتر بهنظر میرسد و نام آشناتر از «ترس از موفقیت» است.
اما حقیقت این است که این ترس تلخ مانند بیدار شدن ناگهانی از یک رقیای شیرین. درست در لحظهای که با موفقیت فاصلهای ندارید. شما را به عقب میکشد و ناگهان موفقیتی را که در چند قدمی آن بوده اید. به یک آرزوی محال تبدیل میکند.
چگونه میتوان نشانههای ترس از موفقیت را شناسایی کرد؟
پروژههایشان را تمام نمیکنند (فرقی نمی کند مربوط به خانه باشد یا محل کار)؛
بیشتر از کارهایی حرف میزنند که «می خواهند» انجام بدهند نه کارهایی که واقعا «انجام میدهند»؛
همزمان روی چندین پروژه بهشدت کار می کنند. به جای اینکه روی هریک از آنها بادقت تمرکز کنند؛
دیدگاه کنونی آنها نسبت به آینده درست مانند دیدگاه پنج سال پیش است؛
آنها اغلب از خودشان انتقاد میکنند؛ حواسپرتی کارشان است؛
هیچوقت فکر نمیکنند که عملکردشان به اندازهی کافی خوب است؛
و بزرگترین نشانهی این افراد این است: زمانی که در آستانهی «موفقیت» هستند.
همهچیز رفته رفته برعکس می شود.
ترس از تغییر
تغییر بخش طبیعی و ذاتی زندگی است. هیچ چیز همانطور که هست باقی نمی ماند. اما مسئله این است که احساس عدمتغییر میتواند وجود داشته باشد
برای صادرات هم به همین نحو است. برای صادرات باید سود را بسیار پایین و حجم و تعداد پارت های بار را افزایش داد.
گاهی تولید کنندگان حجم های بللا را با سود پایین قبول نمی کنند و این شیوه برای صادرات مناسب نیست.